مراتب ضلالت (قرآن)در این مقاله آیات مرتبط با مراتب ضلالت معرفی میشوند. ۱ - مرتبهای بودن ضلالتضلالت و گمراهى، داراى مراتب و شدّت و ضعف: ۱. «... وَ يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِيداً؛... امّا شیطان مىخواهد آنان را در گمراهى دورى بيفكند.» ۲. «... وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً؛... و هر كس براى خدا همتايى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است.» ۳. «... وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً؛... كسى كه خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انكار كند، در گمراهى دورى افتاده است.» ۴. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلالًا بَعِيداً؛كسانى كه كافر شدند، و مردم را از راه خدا باز داشتند، در گمراهى دورى افتادهاند.» ۵. «الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً أُولئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ؛همان كسانى كه زندگى دنیا را بر آخرت ترجيح مىدهند؛ و مردم را از راه خدا باز مىدارند؛ و مىخواهند آن را منحرف سازند؛ آنها در گمراهى دورى هستند.» ۶. «مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلى شَيْءٍ ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ؛كسانى كه به پروردگارشان کافر شدند، اعمالشان همچون خاكسترى است در برابر وزش تند باد در يك روز طوفانى؛ آنها توانايى ندارند كمترين چيزى از آنچه را انجام دادهاند، به دست آورند؛ و اين همان گمراهى دور و دراز است.» ۷. «قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛گفت: به يقين شما و پدرانتان، در گمراهى آشكارى بودهايد.» ۸. «يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُ وَ ما لا يَنْفَعُهُ ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ؛او جز خدا چيزى را مىخواند كه نه زيانى به او مىرساند، و نه سودى؛ اين همان گمراهىِ بسيار عميق است.» ۹. «أَوْ كَظُلُماتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ؛يا همچون ظلماتى در يك درياى عميق و پهناور كه موجى آن را پوشانده، و بر فراز آن موجديگرى، و بر فراز آن ابرى تاريك است؛ ظلمتهايى است يكى بر فراز ديگرى، آن گونه كه هرگاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند! و كسى كه خدا نورى براى او قرار نداده، هيچ نورى براى او نيست.» در آيه ياد شده گمراهيها به تاريكيها تشبيه شده است. ۱۰. «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا؛آيا گمان مىبرى بيشتر آنان مىشنوند يا مىفهمند؟! آنان فقط همچون چهارپایان هستند، بلكه گمراهترند.» ۱۱. «... بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ؛... بلكه كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند، در عذاب و گمراهى دورى هستند.» ۱۲. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ • وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ؛ (بدانيد) نابينا و بينا هرگز برابر نيستند، و نه تاريكىها و روشنايى» ۱۳. «... أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ؛كسانى كه به قیامت ايمان ندارند در باره آن شتاب مىكنند؛ ولى آنهاكه ايمان آوردهاند پيوسته از آن هراسانند، و مىدانند آن حق است؛ آگاه باشيد كسانى كه در قيامت القاى ترديد مىكنند، در گمراهى عميقى هستند.» ۱۴. «أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛اى پيامبر! آيا تو مىتوانىسخن خود را به گوش كران برسانى، يا كوران و كسانى را كه در گمراهى آشكارى هستند هدايت كنى؟!» ۱۵. «قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ؛و همنشينش از شياطين مىگويد: پروردگارا! من او را به طغیان وانداشتم، بلكه او خود در گمراهى دور و درازى بود!» ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۱۳۴، برگرفته از مقاله «مراتب ضلالت». ردههای این صفحه : ضلالت | موضوعات قرآنی
|